برترین کتاب های جهان

ساخت وبلاگ

شایان قابل به ذکر است در صورت مورد پسند بودن عکس ها توسط بازدید کنندگان عکس های بیشتری قرار خواهم داد.

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 17:53

گفتم:من آن کتاب را از شما می خرم و هر چه کاغد باطله در خونه دارم برایتان می آورم همین جور مفتی مفتی یه ریال هم ازت نمی گیرم!خوب شد؟

گفت:این جا کتاب فروشی نیست و من هم کتاب فروش نیستم!حالا خوب حالیت شد؟برو جانم ،برو پی کارت!

او آدم سخت گیری بود و به این سادگی ها نمیشد نرمش کرد.من هم دست بردار نبودم برای این که بهتر نرمش کنم یه کفه دیگه ترازو را برداشتم و به طور اتفاقی آن را جلوی صورت مش گرفتم که محبت و شیرین کاری ام را ببینید که رو به روی صورتش فوت کردم تمام آن ها ریخت توی چشم های پیرمرد.!!!!!

مش اسد که خوش بود و می خندید فرصت نکرد که به من بگوید چه می کنی؟بعد از فوت تازه آن را گفت!!!البته چشم هایش را میمالید و اوقاتش چنان تلخ شده بود که وقتی نگاهم کرد نزدیک بود زهره ام آب شود.او غرولند می کید و می گفت:مگر عقل نداری بچه؟؟؟؟؟؟ته ترازو نمک بود چشم هام از درد داره می سوزه!بی انصاف!اصلا ببینم کی گفت به من خدمت کنی؟

 

بقیه داستان را در قسمت پنجم بخوانید!

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 17:37

گفتم:تو را جان بچه ها عزیزت بگو آن کتابی که در آن به من زرد چوبه و....کجاست؟بقیه اش کو؟پیرمرد دو طرف لب هایش را پایین کشید و گفت:واقعا تعجب دارد!!!!طوری این جمله را گفت که انگار داشت شاخ در می آورد!بالاخره گفت:بقیه آن را می خوایی برای چه؟من برای این که نظرش را جلب کنم،یکی از کفه های ترازو را برداشتم و خاک هایی که ته آن بود را بیرون از دکان کنار دیوار تکاندم و کفه آن را با آستین دست راستم پاک کردم و خوب آن را تمیز کردم و گذاشتمش سر جایش و گفتم: یک بار خدمتتان عرض کردم می خواهم بقیه کتاب را بخوانم و ببینم آخرش چه می شود؟چه بد بختی ای سر آن طفل معصوم سر می آید؟

مش اسد الله بغل ریشش را خواند و شروع کرد به پخ پخ خندیدن.دندان نداشت.خیلی با مزه می خندید.بعد از چند لحظه گفت :برو جانم آن کتاب به درد تو نمی خورد برو بگذار به کار و کاسبیمون برسیم.

من عصبانی شدم و گفتم:...

 

بقیه داستان را در قسمت چهارم بخوانید.

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 70 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 17:26

توی آن قصه داستان پسری بود که از پدرش کتک خورده بود و می خواست فرار کند عاقبت از خانه بیرون آمد و نمی دانست کجا برود...خوب موضوع هیجان انگیزی بود می خواستم بدانم که پسر کجا می خواهد برود و چه بر سرش می آید.یکهو به ذهنم رسید که بروم پیش مش اسد الله و هر جور هست بقیه کتاب را بگیرم و بخوانم و ...بلند شدم و مثل تیر دویدم به بقالی و نفس زنان گفتم:سلام بقیه کتاب کو ؟کجاست؟می شود آن را به من بدهید؟می خوانم و برمی گردانم .

مودب حرف زدم که حرفم اثر بکند.مش که اصلا توی ایمن حال و هوا نبود ابرو هایش را در هم کرد و گفت:کدام کتاب جانم؟ما که کتاب ندارم؟

گردنم را کج کردم و گفتم :...

 

بقیه داستان را در قسمت سوم خواهید خواند.

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 17:05

مش اسد الله صفحه از کتاب را پاره کرد.با صفحه پاره شده پاکت قیفی درست کرد.تویش تنباکو ریخت.گذاشت روی ترازو.وزنش کرد.درش را بست و داد دست من.قند و چای و زرد چوبه هم گرفته بودم.مش اسد الله چرتکه انداخت ، حساب کرد و پولش را گرفت.را افتادم.به خانه رسیدم.مادر بزرگ چیز هایی که از بقالی گرفته بودم را از من گرفت و پاکت ها را خالی کرد و داد دست من که آن ها را بریزم تو سطل اشغال.

تعطیلات تابستان بود و من کار درست و حسابی نداشتم.همین جور،برای این که خودم را سرگرم کنم نشستم گوشه از اتاق و بنا کردم به خواندن صفحه هایی که مش اسد الله از کتاب داستانی کنده بود و تویش زرد چوبه و .....را داد.هشت تا صفحه پشت سر هم بود از صفحه 15تا22.اول با حوصله قند ها و ...را پاک کردم و بعد بنا کردم به خواندن آن کتاب خوبی بود ساده و گیرا بود.بعد از چند دقیقه مزی کتاب رفت زیر دندانم .اما از بد شانسی این جا بود که درست جای قشنگ داستان ته صفحه 22بود یعنی آخرین صفحه ی کتاب که به دستم رسیده بود!بلند شدم و رفتم...

 

بقیه داستان را در قسمت دوم خواهید خواند!

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 100 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 16:56

مشخصات کتاب:

نام:قصه های مجید

نویسنده:هوشنگ مرادی کرمانی

ناشر:انتشارات معین

عکس کتاب:

نام داستان ها:

عاشق کتاب

گربه

ژاکت پشمی

.

.

.

.

برترین کتاب های جهان...
ما را در سایت برترین کتاب های جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی goodbook بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 ساعت: 16:45